English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4571 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
active material U موادی که خاصیت تجزیه دارند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
copyrights U عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
copyright U عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
potential substitution U حالتی که یک کالا جانشین عینی نداردولی موادی وجود دارند که تحت شرایط خاص می توانندجانشین ان شوند
pop down menu U که روی موادی که روی صفحه وجود دارند نشان داده میشود
pneumaticity U خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
actinism U خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
cross examination U به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
ingesta U موادی که داخل بدن رفته
dump U موادی که موقتا برای استعمال انبارمیشود
blacktop U موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
amylose U موادی که از تجزیهء نشاسته بدست میایند بفرمول X
lipotropic U موادی که سبب دخول چربی در واکنشهای بدن میگردند
free issue materials U موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
admixtures U موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
control rod U میله لوله یا صفحهای درهسته شناسی که حاوی موادی است که نوترونها رابسرعت جذب میکند
cryoelectronic storage U یک وسیله ذخیره شامل موادی که در دماهای بسیار پایین بعنوان هادیهای عالی عمل می کنند
sound absorption U خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
antihistamine U موادی که برای درمان حساسیت بکار رفته و باعث خنثی کردن اثر هیستامین دربافت ها می شوند
supporting goods U موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
twelve tables U الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
spectrophotometry U اسپکتروفتومتر [در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
virtues U خاصیت
navigates U خاصیت
navigating U خاصیت
navigated U خاصیت
reflectiveness U خاصیت
property U خاصیت
propertyless U بی خاصیت
affection U خاصیت
virtue U خاصیت
navigate U خاصیت
inefficacious U بی خاصیت
neer do well or well U بی خاصیت
the five predicables U خاصیت
quale U خاصیت
crater analysis U تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
deactivate U بی خاصیت کردن
fungosity U خاصیت قارچی
functioned U خاصیت وجودی
deactivated U بی خاصیت کردن
carnosity U خاصیت گوشتی
functions U خاصیت وجودی
deactivates U بی خاصیت کردن
adhesive property U خاصیت چسبندگی
function U خاصیت وجودی
impoverished U بی خاصیت کردن
impoverish U بی خاصیت کردن
impoverishing U بی خاصیت کردن
woodiness U خاصیت چوبی
buoyancy U خاصیت شناوری
astingency U خاصیت قبض
silkiness U خاصیت ابریشمی
pitchiness U خاصیت زفتی
deactivating U بی خاصیت کردن
vitreosity U خاصیت شیشهای
chemism U خاصیت شیمیایی
recursivity U خاصیت بازگشت
nutritiveness U خاصیت غذایی
nutritiousness U خاصیت غذائی
mealness U خاصیت اردی
non skid quality U خاصیت ضد لغزش
mechanicalness U خاصیت مکانیکی
the virtue of drugs U خاصیت داروها
anti knock property U خاصیت ضدضربه
paramorphism U خاصیت دگردیسی
magnetism U خاصیت مغناطیسی
powderiness U خاصیت گردی
sponginess U خاصیت اسفنجی
unmake U از خاصیت انداختن
chalkiness U خاصیت تباشیری
mealiness U خاصیت اردی
steeliness U خاصیت فولادی
milkiness U خاصیت شیری
abnormalities U خاصیت غیرطبیعی
fattiness U خاصیت چربی
gumminess U خاصیت صمغی
extensive property U خاصیت مقداری
natures U نوع خاصیت
causality U خاصیت سببی
impoverishes U بی خاصیت کردن
ductility U خاصیت انگمی
absorption property U خاصیت جذب
abnormality U خاصیت غیرطبیعی
glassiness U خاصیت شیشهای
nature U نوع خاصیت
elasticity U خاصیت فنری
quantification U تعیین خاصیت
ductility U خاصیت کش امدن
fluffiness U خاصیت کرکی
flakiness U خاصیت فلسی
alkalescence U خاصیت قلیایی
gauziness U خاصیت گارسی
corkiness U خاصیت چوب پنبهای
corporeity U خاصیت جسمی یامادی
ductility U خاصیت فتیله شدن
plasticity U خاصیت شکل افرینی
inductionless U بدون خاصیت القائی
soak up <idiom> U خاصیت جنب کردنداشتن
isogametic U دارای خاصیت هم گامیتی
diathermacy U خاصیت هدایت گرما
neer do well or well U ادم بی وجود یا بی خاصیت
ductility U خاصیت لوله شدن
flexibility U خاصیت خمش پذیری
geomagnetic U خاصیت مغناطیسی زمین
heat treating property U خاصیت عملیات حرارتی
erotization U خاصیت شهوانی یافتن
vitality U قدرت یا خاصیت حیاتی
asexual U فاقد خاصیت جنسی
alkaline U دارای خاصیت قلیایی
tonus U خاصیت انقباض عضله
pulpiness U خاصیت خمیری یاگوشتی
illusion of space U القاء خاصیت فضایی
elater U خاصیت انبساط و گسترش
impenetrableness U خاصیت عدم تداخل
gamic U دارای خاصیت جنسی
diastatic U دارای خاصیت جوهربزاق
commutative property U خاصیت جابجایی [ریاضی]
sexed U دارای خاصیت جنسی
curative U دارای خاصیت درمانی
commutative law U خاصیت جابجایی [ریاضی]
antidotal U دارای خاصیت پادزهری
agglomerative U دارای خاصیت تراکم
acid base catalysis U خاصیت اسیدی- بازی
sliminess U خاصیت گلی یا لجنی
prevenience U خاصیت جلوگیری کننده
commutative rule U خاصیت جابجایی [ریاضی]
osmosis U خاصیت نفوذ وحلول
springiness U خاصیت فنری ارتجاع
isogamous U دارای خاصیت هم گامیتی
low test U دارای خاصیت فراری
capillarity U خاصیت موئی مویسانی
acid base behavior U خاصیت اسیدی- بازی
malleability U خاصیت چکش خواری
alkalescent U دارای خاصیت قلیایی
they are individ different U تک تک با هم فرق دارند
within living memory U به یاد دارند
it is g. believed that... U عموماعقیده دارند که ....
sourness is the p of vinegar U ترشی خاصیت سرکه است
quale U شیی دارای خاصیت هوشیاری
male sterile U گامتهای عقیم وبی خاصیت نر
amphoteric U دارای خاصیت اسید و قلیا
paramorphous U دارای خاصیت تغییر یابی
persalt U نمک دارای خاصیت اسیدی
de energize U از بین بردن خاصیت مغناطیسی
actescence U نمایش شیر خاصیت شیری
demagnetize U خاصیت مغناطیسی را از بین بردن
ethereality U خاصیت اتری یا اثیری روحانیت
acoustic vases U [ظروف سفالین با خاصیت آکوستیک]
indiscerptibility U خاصیت چیزی که در اثرتجزیه فنانپذیرد
nervous nellie U ادم محافظه کار و بی خاصیت
absorbant U دارای خاصیت جذب درکش
distributive law U خاصیت توزیع پذیری [ریاضی]
adhesion of fibers U خاصیت چسبندگی الیاف به یکدیگر
paramorphic U دارای خاصیت تغییر یابی
absorbent U دارای خاصیت جذب درکش
distributive law U خاصیت پخش پذیری [ریاضی]
distributive rule U خاصیت توزیع پذیری [ریاضی]
absorbency U خاصیت درکشی یا دراشامی جذب
they differ materially U تفاوت کلی با هم دارند
they itch for a fight U کرم جنگیدن دارند
they are at war with japan U باژاپن جنگ دارند
conifers U که میوه مخروطی دارند
conifer U که میوه مخروطی دارند
diclinous U درختانی که نر وماده دارند
they differ in kind U جنساباهم فرق دارند
They have had their differences for a long time . U مدنتهااست با هم اختلاف دارند
Walls are ears. <proverb> U دیوارها گوش دارند .
minimus U از چندتن که یک نام دارند
basicity U خاصیت بازی وقلیایی حالت بنیانی
acids U سرکه مانند دارای خاصیت اسید
objectify U خاصیت و ماهیت چیزی رامعین کردن
balmier U دارای خاصیت مرهم خنک کننده
balmiest U دارای خاصیت مرهم خنک کننده
balmy U دارای خاصیت مرهم خنک کننده
acid U سرکه مانند دارای خاصیت اسید
capillarity U خاصیت بالا رفتن اب درسوراخهای موئی
hot forming property U خاصیت تغییر شکل پذیری گرم
electromagnetism U خاصیت مغناطیسی حاصل ازجریانهای الکتریکی
despiritualize U فاقد خاصیت یا جنبه روحانی کردن
They all acknowledge him master . U همه او را به استادی قبول دارند
basilica U کلیساهایی که سالن دراز دارند
the run of the hills is east U تپه ها سوی خاورامتداد دارند
they are t of their doctrines U اصول خودرامحکم نگاه می دارند
ledger bait U که دریک جا روی نگاه دارند
My hair is falling out. U موهای سرم دارند میریزند.
The courts have unlimited jurisdiction. U دادگاهها اخنیارات نامحدود دارند
basilicas U کلیساهایی که سالن دراز دارند
Iranians have a gift of tongues. U ایرانیها استعداد زبان دارند
The apples are bruised . U سیبها لک زده ( لکه دارند )
The days are getting shorter now . U روزها دارند کوتاه می شوند
to yet had it U طرف مثبت اکثریت را دارند
to be of the mind that ... U این عقیده [نظر] را دارند که ...
iceland spar U کلسیت شفاف دارای خاصیت انکسار مضاعف
radio activity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
incendivity U خاصیت اتش زنی که در جرقه الکتریکی هست
radioactivity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
vitrescence U امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
You name it , they have it in thes department store. U هر چه تو بگویی دراین فروشگاه می فروشند ( دارند )
They are famed for their courage. U بخاطر شجاعت وجسارتشان شهرت دارند
Recent search history Forum search
1one week they love you next week they hate you both weeks i got paid
1Simultaneously, those engaged in the work of basic disciplines have become increasingly aware of the of organizations in society and have begun to concentrate attention on relevant problems.
1Both the Afghan government and the international society agree that Afghanistan confronts major challenges before mining becomes the country’s economic lifeline and help create creation of a more self
1argan
1bioconjugate composed of controlled release polymer nanoparticles
1There are two other modeling formalisms worth highlighting in the context of LPV systems.
2Research approaches are often considered to fall into one of two mutually exclusive categories.
2ظروف یکبار مصرف بصورت عامیانه به انگلیسی چی میشه
0تجزیه نوری
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com